امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

امير علي ، ثمره يك عشق ...

قصه عشق...

سلام کوچولوی مامان حال امروزت توی این روز بهاری قشنگ و پر گل چطوره؟ اخ که چقدر مامان دلتنگ تو شده، دلتنگ دستای توپولت،پوست مثل برگ گلت،گرمی وجودت....کاش الان بغلم بودی مامانی...اونوقت میخوردمت...نه خوشگلم شوخی کردم!دوستت دارم هزارتا!!!! نی نی گولوی مامان میخوام قبل از نوشتن از روزای با تو بودن، قصه عشق خودم با بابایی رو برات بگم ،اینکه چطور شد تا تو اومدی. همه چیز از یک بعدازظهر زمستونی سرد و برفی شروع شد ، خسته از درس و کار، فارغ از هر فکری ، سلانه سلانه داشتم میرفتم خونه که نرسیده به در خروجی دانشگاه یهو یک اقایی جلومو گرفت و گفت سلام...اخ اخ که چقدر من ترسیدم!با نگاه نگران و متعجب جواب سلامشو دادم و با عصبانیت گفتم امرتون؟ خندید وخو...
1 ارديبهشت 1390